رهایی و رسیدن ...

تاشاا...: تلاش آرمان شوق ایمان و امید...

رهایی و رسیدن ...

تاشاا...: تلاش آرمان شوق ایمان و امید...

چه شده است ما را؟؟؟

این روزها کمی درگیر تر شده ایم ...

کمی کمتر احوال پرسی میکنیم و کمی بیشتر مشغله داریم...

این روزها انگار هوای بیرون گرم تر است اما رابطه هایمان ...

این روزها کمتر لبخند میزنیم و کمی بیشتر اخم به چهره داریم...

قوم وخویشی داریم در یکی از ان فلان کشور های خارجه، چندی پیش با خانم خارجکی اش به ایران امد وسری هم به ما زد

میگفت: به فرودگاه ایران که پا میگذاری غم عالم به یک جا مارا سورپرایز مینماید...!! از بس که چهره ها گرفته است و اخمو وعصبانی..

دریغ از یک لبخند.. یک نگاه مهربان...و یک...

چه شده است مارا؟!؟!؟!

مشکل که فراوان است و ماهم قبول داریم شدید..

گرفتاری هم که چونان ابر بهاری فرو میریزد بازهم قبول..

سوال من این است این اخم و نگاه غضبناک درمان درد ماست یا تسکین؟؟؟

بخدا که هیچکدام و برعکس حالم خودمان را هم بدتر میکند...

از من بنده حقیر که با کوه گرفتاری لبخند به لب دارم و تا به حال ضرری نداده ام به شما دوست ابرو گره خورده این پیام:

ترک غم رفته وآینده کن     خنده کن و خنده کن وخنده کن...



  • hasti aa

نظرات  (۱)

سلام
مرسی از حضورتون . یه  وب با کلی مطالب و دیدگاه تازه . بسیار مشعوف هستم .
به نظرم در این برهه از زمان که کمتر وبلاگ دیده می شود راه انداختن یه وبلاگ یعنی عشق و پایداری .
امیدوارم همیشه باشید .
چند روز پیش تو مترو تهران همینطور که نشسته بودم دقت کردم دیدم همه ی چهرهها گرفته و مبهوت هستند . نه لبخندی نه حرکتی نه امیدواری و نه زندگی ! انگار همه دارند یه معادله ی بیست مجهولی حل می کنند و حل نمیشه و هی می خواند به زور بحلونند ...
پاسخ:
ممنون از توجه تون.
منم امیدوارم که بتونم همیشه باشم...
دقیقا منم هر روز از کنار همین ادمها میگذرم تو مترو و اتوبوس و.. و روز به روز هم چهره ها گرفته تر و گره ابروها کور تر میشه...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی